محمود کلاری که به عنوان یکی از مهمانان ویژه پنجاه و دومین جشنواره منطقهای سینمای ایران «اروند» در این رویداد سینمایی حضور داشت، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: به عنوان یکی از سینماگران، ۲ شهر خرمشهر و آبادان را به خوبی میشناسم. در دوران جنگ، عکسهای بسیاری را از دفاع جوانان این مملکت برای حفظ سرزمینشان ثبت کردهام.
کلاری که در این دوره از جشنواره برخی از عکسهای خود را در موزه انقلاب و دفاع مقدس به نمایش گذاشته است، در بیان حس و حال خود از روزهای جنگ گفت: به گذشته که برمیگردم و خاطرات دوران جنگ را مرور میکنم، با تمام وجود به همه کسانی که جنگیدهاند تا من و شما زنده بمانیم، احترام میگذارم. واقعیت این است که گذشتن از جان تحت هر عنوانی دردناک است و امروز در این نقطه از زمان که ایستادهام، فکر میکنم از فاجعهای عمیق بیرون آمدیم اما همچنان داغدار روزهای جنگ هستیم.
فیلمبردار فیلم «مرگ ماهی» افزود: با وجود همه دردهای ۸ سال دفاع مقدس و خاطراتی که در ذهن ما حک شده، خوشبختانه امید جریان دارد؛ جریانی که اساس زندگی است، زندگیای که امروز مدیون خون جوانان سرزمینمان است.
وی یادآور شد: در این چند روز به فضاهای مختلفی سر زدم. از نقاط مختلف آبادان دیدن کردم که یکی از این نقاط، جزیره فاو در نقطه صفر مرزی ایران و عراق است. وقتی آنجا رسیدم، دیدم خانوادههای عراقی دور هم جمع شدهاند و زندگی را مشق میکنند. با اشتیاق به خانوادههای عراقی فکر میکردم و با خودم میگفتم چطور روزگاری در این مملکت ۲ کشور همسایه با یکدیگر جنگیدهاند. فکر میکردم چه نزاع دیرینهای وجود داشت اما خوشحال بودم که پس از گذشت همه این سالها، زندگی همچنان جریان دارد و ما صدای موسیقی و هلهله شادی خانوادههای عرب در عراق را این سوی مرز میشنیدیم.
کلاری با بیان اینکه شنیدن صدای شادی خانوادههای ایرانی و عراقی لذتبخش است، متذکر شد: اما در اوج این لذت، گاهی با خود فکر میکنم که چه چشمهایی، منتظر زندگی ماندهاند اما ناکام رفتند تا ما بمانیم و کنار هم بخندیم، روحشان شاد.
فیلمبردار «رقص در غبار» در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سینما تا چه اندازهای سهم خود را نسبت به سینمای دفاع مقدس ادا کرده است؟ تصریح کرد: سینمای ایران به حوزه دفاع مقدس مدیون است و با وجود فیلمهای بسیاری که در این حوزه ساخته شده، هنوز حق مطلب به درستی ادا نشده است.
وی ادامه داد: زمانی که در خیابانهای آبادان و خرمشهر قدم میزدم، قصههای مختلفی را میدیدم و با خودم میگفتم چقدر داستان در اروند خوابیده است و ما به عنوان سینماگر از آن غافل هستیم. یکی از مهمترین غفلتهای ما این است که ۲ شهر آبادان و خرمشهر از یک فاجعه انسانی بیرون آمده است؛ فاجعهای که میتواند دستاویز ساخت فیلمها و سریالهای متعدد شود و میتواند بخشی از حس و حالهای زندگی گذشته ما را رقم بزند اما دست در روی دست گذاشتهایم و فقط میگوییم بودجه نداریم، فیلمنامهها ضعیف است و بهانههای از این دست.
کلاری معتقد است آنچه میتواند این جریان را ماندگار کند، قصههای این سرزمین است، قصههایی که میتوان سراغشان رفت و در نهایت به تصویر کشید.
فیلمبردار «ماهی و گربه» در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا با سوژه خاصی در دیدار نقاط مختلف این ۲ شهر مواجه شده است؟ گفت: تعداد بسیاری قبرهای اروپایی در آرامستانی در خرمشهر وجود داشت. زمانی که در این آرامستان قدم میزدم، با خود میگفتم، جنگ حتی به درگذشتگان نیز رحم نکرده است و بعد فکر کردم همین سوژه میتواند داستان یکی از فیلمهای ایران در سینمای دفاع مقدس باشد و یا با آدمها و سالخوردههایی حرف میزدم که خاطرات جالبی از جنگ میگفتند، خاطراتی که در هیچ کتاب و هیچ سازمان و موسسهای مکتوب نشده است. با شنیدن این داستانها قطعا فیلمنامههای خوبی میتوان نوشت.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا قصد ندارد فیلمنامهای با این موضوع را به عنوان کارگردان برای سینمای ایران به یادگار بگذارد؟ گفت: تصمیم گرفتهام وقتهای باز خود را به جنوب سفر کنم، حرفهای بسیاری را بشنوم و شاید خاطراتی را مکتوب کنم اما در نظر دارم از جوانان و فیلمسازان این حوزه استفاده کنم. چراکه فکر میکنم باید با کودکان دیروز جنوبی و فیلمسازان امروز که اتفاقا آثار خوبی در سینمای ایران به خصوص در حوزه فیلم کوتاه دارند، کار کرد. با این اوصاف مصمم هستم که به جنوب کشور بیایم و سالهای باقی مانده از عمر حرفهای خود را در این حوزه فعالیت کنم.
نظر شما